تعداد بازدید: 1459

توصیه به دیگران 1

دوشنبه 4 شهريور 1387-0:0

معصومی "خرس" مي سازد

خسرو معصومی-فيلم ساز بهشهري- گفت :در سه گانه ام به نظام پدرسالاری در منطقه مازندران پرداخته ام .


 معصومی گفت :در سه گانه ام ( رسم عاشق کشی ، جایی در دوردست و باد در علفزار می پیچد ) به نظام پدرسالاری در منطقه مازندران پرداخته ام .

  معصومی گفت: به نظر من «رسم عاشق کشی» ، «جایی در دور دست» و «باد در علفزار می پیچد» اگر سه شب در سینمایی نمایش داده شوند، بسیار تاثیر گذارتر خواهد بود تا نمایش هر کدام از این ها به تنهایی؛ زیرا از «رسم عاشق کشی» به «جایی در دور دست» و در نهایت به «باد در علفزار می پیچد »می رسیم.

کارگردان « جایی در دور دست » افزود : من به نظام پدرسالاری که در منطقه مازندران حاکم است پرداختم و به نظرم همیشه به خانم هایی که در این روستاها زندگی می کنند اجحاف شده است.

 دخترهای زیبایی که اگر در شهر بودند شاید توقع خیلی زیادی داشتند، اما در آنجا توقعشان کار است و زندگی کردن و زنده ماندن و این مساله ای بود که مرا اذیت می کرد. وی ادامه داد : مساله بعد، تخریب جنگل هاست؛ آدمهایی سودجو و فرصت طلب ، بخش عظیمی از جنگل ها را به اسم توسعه نابود می کنند.

اکوسیستم وقتی به هم می ریزد شیوه زندگی حیوانات هم عوض می شود. من بارها و بارها وقتی به جنگل پناه برده ام احساس می کنم به آرامش می رسم و چون می بینم این آرامش در شرف نابودی است تصمیم گرفتم درباره طبعیت فیلم بسازم . آدم هایی که در کنار طبیعت زندگی می کنند مثل درختانی هستند که ریشه هایشان را قطع می کنند و نابود می شوند و آینده ای ندارند. بچه هایی هم که در آنجا وجود دارند بدون رویا زندگی می کنند ، کودکیشان کار است و در واقع هر کدام از ما اگر رویا نداشته باشیم، آینده نداریم. 

 معصومی درخصوص اینکه چرا به زندگی آدم های خشنی که به سراغ نابودی درختان می روند برای امرار معاش در این فیلم پرداخته نمی شود، گفت: اگر سه گانه را با هم ببیند به سوال شما پاسخ داده می شود، اما انسان وقتی در روستا فیلم می سازد به خاطر تعدد شخصیت ها امکان پرداختن به همه آنها وجود ندارد و به نظر من فیلم شلوغی در می آید .

 بیشتر به «جمال» و«نیالا» پرداختم . معتقدم اگر به موضوعات اجتماعی مقداری طنز یا عشق اضافه کنیم بهتر می شود و در کل در این فیلم اشاره ام به فقر نبوده است. وی گفت: کار کردن در سینمای ایران خیلی مشکل است و این مشکل به جو مافیایی که در آن موجود است باز می گردد. تکلیف شما مشخص نیست که چکار باید بکنید، اگر فیلم شما، فیلم درستی باشد و نقد شود یعنی آینده ای برای ادامه کار ندارید .

وي گفت:همه می گویند معصومی «روستایی ساز نفروش» است پس فیلم هایش نمی فروشد ،سراغش نروید.

 کارگردان «رسم عاشق کشی »اظهار داشت : اولین فیلم من «دوران کودکی» بود، قصه ای از چخوف که در کانون خوش درخشید اما متاسفانه به دلیل تلخ بودن کار، سانسور شد. بعد از آن وارد سینمای حرفه ای شدم و فیلمی به نام "ملاقات" را ساختم که هنرپیشه گان زیادی داشت،از جمله جمشید مشایخی، اکبر زنجان پور، پروانه معصومی و ... این فیلم به دلیل اینکه تهیه کننده شناختی ازکار نداشت با شکست فرهنگی برای خود من مواجه شد.

وی افزود: بعد از آن "دوران سربی" را ساختم که مورد توجه منتقدین قرار گرفت. بعد بخشدار را ساختم که بین سینمای سر و بدنه بود و با شکست مواجه شد. پس از آن مدت مدیدی کار سینمایی نکردم و بعد برای سیما فیلم "سفر شبانه" را ساختم که در چهار سینما نمایش داده شد. معصومی ادامه داد: بعد «دلباخته» را ساختم که از لحاظ تجاری بد نبود و بعد «پر پرواز» که بارها گفته ام فرزند ناخلف من است. پس از آن بود که تصمیم گرفتم تکلیف خودم را روشن کنم ، تصمیم گرفتم «رسم عاشق کشی» را بسازم که هیچ تهیه کننده ای حاضر نبود کار را قبول کند تا اینکه فلاح را پیدا کردم و بعد ازآن هم بخش بین الملل فارابی و هم تهیه کننده خوششان آمد و تا به حال 22 جایزه گرفته است .همچنین «جایی در دور دست» نیز در جشنواره قاهره جایزه بهترین کارگردان را گرفت.

وی خاطرنشان کرد: تکلیف من در سینما روشن شده و دیگر به سمت و سوی سینمای تجاری نخواهم رفت . حاضرم به سمت تلویزیون بروم اما پرپرواز در سینما تکرار نشود.

وي افزود: در حال حاضر با ناهید طباطبایی فیلمنامه ای به نام «خرس» را کار می کنیم که شاید از تمام فیلم هایی که تا به حال ساخته ام بهتر باشد . موضوع آن بسیار تکان دهنده است ، موضوعی مستند است و فکر می کنم سکوی پرشی برای من باشد.

معصومی در پاسخ به این سوال که آیا صحنه عاشق شدن دو جوان کلیشه ای یا به نوعی اساطیری نیست ، گفت: اصولا در موضوعات عاشقانه همیشه عشق از یک نظر شروع می شود و ناخودآگاه جرقه ای در درون شما زده می شود. اما بحث نظر بازی در فیلم مشکلش متوجه من است چون من باید نمای کلوز آپ دختر را می گرفتم ، پلان مقداری دور است و در نتیجه جواب نمی دهد.

 کارگردان« باد در علفزار می پیچد» درخصوص اینکه با توجه به نظام پدرسالار و جبر پدر و عرف نبودن خیلی مسایل در روستا چگونه است که پدر از رابطه داشتن دخترش با پسر می گوید، گفت: وقتی پدر این حرف را می زند به گل سردختر اشاره می کند که خودش برای او نخریده و بعد دختر آن را زیر روسری اش مخفی می کند و گل سر نمادی از عشق است که اگر نبود شاید این حرف را نمی زد و چون کسی نمی داند که این دو در کارگاه مخفیانه همدگیر را ملاقات می کنند شاید به این دلیل راحت بودن آنها به نظر می آید.

 اين فيلم ساز بهشهري گفت:در روستا اصولا پدرها تصمیم گیرنده اند و نیالا این تابو را شکاند.

 معصومی در خصوص اینکه آیا معلم برای شما مصداقی در بیرون داشته است گفت: تمام الگوهای برداشتی من در فیلم ها، از تجربیاتی است که از سفر با پدرم به روستا به دست آوردم.

 کارگردان «جایی در دور دست »در پاسخ به این سوال که آیا فکر نمی کنید اگر گذری در اواسط فیلم به زمان حال می شد بهتر بود،خاطرنشان کرد: ما به نوعی از فلاش بک که در این فیلم بود می گوییم فلاش بک تاریخی . مقداری از صحنه های دیگر را هم در هنگام مونتاژ ترجیح دادیم که در فیلم نیاوریم.

معصومی در خصوص عدم استفاده از لهجه در فیلم گفت: با توجه به تجربیاتی که از کارهای قبل داشتم به نظر من در سینما اگر فیلم در مورد روستا هم می سازیم همه فارسی صحبت کنند بهتر است.

همچنین وی در پاسخ به این سوال که آیا استفاده از موسیقی ابزاری به جای موسیقی طبیعت تاثیرگذار تر نبود، گفت: اصولا احساس من است که موسیقی به فیلم نمی تواند کمک کند ،چون آهنگسازی که موسیقی فیلم را بتواند بشناسد نداریم و ان به این دلیل است که آهنگسازان ما موسیقی فیلم نخوانده اند و من معتقدم که موسیقی در فیلم نباید شنیده شود ،اما ناخودآگاه تاثیر خود را بگذارد.(iscanews)



    ©2013 APG.ir